استقلال قهرمان

پایگاه طالاع رسانی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال

استقلال قهرمان

پایگاه طالاع رسانی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال

مرفاوی و آشتیانی در کوچه بن بست!


خبرگزاری فوتبال ایران - سئوال این است که با چنین رویکردی و چنین کادر فنی چگونه این تیم می خواهد در عرصه رقابتهای بسیار سنگین آسیائی که از او بزرگترها هم طرفی نبسته اند ظاهر شود؟

۲۶ بازی

۱۰ برد

۱۰ تساوی

و ۶ باخت(۵ باخت در خانه و ۱ باخت میهمان!! و از جمله باخت در مقابل رقیب سنتی یا دیرینه اش پرسپولیس)

این خلاصه ای تلخ از کارنامه مدیرعاملی است که همه چیز فوتبال و حتی نتیجه آن را فدای لجاجت و یکدندگی و در واقع عدم توانائی و دانش فوتبالی خود کرده است....

عبدالصمد مرفاوی که بعضی ها او را استخوان در گلو و عده ای کارد گیر کرده در لای استخوان می نامند فقط آمده بود تا پرونده بسیار ضعیف گذشته اش را تکمیل تر کند و حق به جانب بودن ژنرال افسانه ای استقلال را که توانسته بود فقط در شش ماه دو بار سهمیه آسیائی را کسب کندبه اثبات رساند.

ژنرال شخصیتی محبوب در نزد هواداران است چرا که همواره و در هر تیمی بوی گل می دهد..مس کرمان..استقلال اهواز ..استقلال تهران و حالا هم در سپاهان...

وقتی او در استقلال بود نتیجه های ۵ بر صفر و هشت بر صفر دیگر برای هواداران پر شور استقلال عادی شده بود..اگر چه عدم هماهنگی بین او و مدیران استقلال یک بار حذف از رقابتهای آسیائی و یک بار چهارم شدن در این بازیها در بین ۴ تیم را نیز در کارنامه خود دارد..اما هواداراناستقلال حتی آن باختها و ناکامی ها را نیز هرگز به حساب او نگذاشتند...

در غیاب او دروازه بان ستاره ای چون طالب لو و آقای گل تیز چنگ و غزال تیز پائی چون برهانی روز به روز پژمرده تر می شوند..

قلعه نوعی شخصیتی کاریزماست..و اساساٌ سرمربی بودن چنین شخصیتی می خواهد..او هرگز در رقابتهای باشگاهی و در هیچ ورزشگاهی شعار حیا کن و رها کن را حتی از طرف عده قلیلی از هواداران واقعی و یا خط گیرندگان هم نشنید..!!

چون او یک استقلالی تمام نشدنی است ..مانند دائی که حتی با حذف ایران از جام جهانی ۲۰۱۰ همچنان محبوب میلیونها هوادار ایرانی حد اقل پرسپولیسی است!

عبد الصمد که به لطف واسطه ها و دوستان سازمانی اش به نا حق تا کنون ۲ بار بر مسند سرمربیگری استقلال تکیه زده و هر بار کارنامه ای بسیار تلخ از خود بر جای گذاشته است این روزها سوهان روح استقلالی هاست..تیمی پر از ستاره و استعداد که در مقابل ضعیفترین تیمهای شهرستانی هم به راحتی تسلیم می شود..

اما براستی چرا با وجود این همه نا کامی همچنان از جانب هیئت مدیره و مدیر عامل نا مهربان استقلال حمایت می شود؟

چرا هواداران یکی از دو تیم معروف و پر هوادار ایران حتی در لحظات گل زدن و بردن تیمهای حریف همچنان ته دلشان می لرزد؟

آیا عبدالصمد نمی توانست لا اقل در این سالها اندکی بر دانش فنی و فوتبالی خود بیافزاید یا با بهره گیری از نظرات و تجربیات بزرگانی چون روته مولر آلمانی کار خود را در عرصه سرمربیگری تقویت کند؟

آیا سرمربی که در مهمترین بازی فصل خود یعنی داربی ۶۸ با تعویض بسیار اشتباه خود کمر استقلال را شکست نمتوانست با تعویض امیر آبادی و حفظ سیاوش اکبرپور در میدان همچنان نبض بازی را در اختیار داشته باشد و با سه مهاجم به گلهای بیشتری هم دست یابد؟

براستی یک سرمربی که پس از بر کناری حاضر میشود به عنوان دستیار در کنار سرمربی جدید (قلعه نوعی) باز هم به ایفای نقش بپردازد خود نیز نپذیرفته است که این لباس بر تن او گشاد است؟

سئوال این است که با چنین رویکردی و چنین کادر فنی چگونه این تیم می خواهد در عرصه رقابتهای بسیار سنگین آسیائی که از او بزرگترها هم طرفی نبسته اند ظاهر شود؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد